جدول جو
جدول جو

معنی وله زدن - جستجوی لغت در جدول جو

وله زدن
(فُ فِ دَ)
بسیار جنبان بودن، چنانکه خاکشی و کرم در آب گنده. (یادداشت مرحوم دهخدا). وول زدن در تداول مردم تهران
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ تَ)
رجوع به گلوله زدن شود
لغت نامه دهخدا
(فُ دَ)
فریاد کردن. نعره زدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ویله شود
لغت نامه دهخدا
(فُ غَ دَ)
در تداول، گریه کردن شیرخوار بی حضور پرستار و مادر. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(خُ فُ)
عاشق و دیوانۀ خشم دیده و قهرکشیده، (به اخفای هاء وله) خشمگین و قهرآلود. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَتَ)
کله بستن:
رسیدند زی آبگیری فراز
زده کلۀ زرّبفت از فراز.
اسدی.
یکی هودج از ماه زرین سرش
زده کلۀ زرّبفت از برش.
اسدی.
زده کله بالای شاهانه تخت
نشسته بر آن یوسف نیک بخت.
شمسی (یوسف و زلیخا).
زده کله وتاج گوهرنگار
برآیین درآویخته شاهوار.
شمسی (یوسف وزلیخا).
چون زدی ابر کله بر خورشید
از لطافت شدی چو ابرسفید.
نظامی.
و رجوع به کله و کله بستن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوله زدن
تصویر گوله زدن
گلوله زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلف زدن
تصویر بلف زدن
چاخان کردن، توپ زدن، دروغ گفتن، یکدستی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوسه زدن
تصویر بوسه زدن
بوسیدن، ماچ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویله زدن
تصویر ویله زدن
فریاد کردن نعره زدن: (درین بیم بودند و غم بکسره که گرشاسپ زد ویله از دره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وله زده
تصویر وله زده
شیدا شورمند سرگشته عاشق شیدا، دیوانه سرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله زدن
تصویر کله زدن
((کَ لَّ. زَ دَ))
خیمه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وله زده
تصویر وله زده
((~. زَ دِ))
عاشق شیدا، دیوانه، سرگشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
التّرقيع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
Patch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
rapiécer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
remendar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
修繕する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
مرمت کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
ปะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
menambal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
לתקן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
修补
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
łatać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
kuziba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
수선하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
yama yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
মেরামত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
remendar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
rattoppare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
flicken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
oplappen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
латати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
латать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وصله زدن
تصویر وصله زدن
मरम्मत करना
دیکشنری فارسی به هندی